مغزمان را بهتر بشناسیم
تابهحال به نحوه یادگیری مغزتان فکر کردهاید؟
چقدر درباره عملکرد مغزتان اطلاع داریم؟
به نظر شما ما چگونه یاد میگیریم؟
آیا میتوانیم در مدت زمان کمتر، مطلب و نکته و مفهوم بیشتری یاد بگیریم و البته بیشتر هم بفهمیم؟
کسانی که برای آموزش و یادگیری خود وقت صرف میکنند بیتردید یادگیری سریع و عمیق و اثربخش برایشان اهمیت زیادی دارد. اینکه بتوانیم در زمانی کمتر، مطلب بیشتری یاد بگیریم و مهمتر اینکه آنچه آموختهایم، مدت طولانی و حتی دائمی در ذهنمان بماند و از طرفی هر زمان خواستیم دوباره آن دانستهها را به خاطر بیاوریم، دغدغه خاطر بسیاری از ما در دورههای مختلف زندگی بوده است.
برای بسیاری از ما، یادگیری در حد حفظ کردن و تکرار مطلب تنزل یافته است و این یعنی خیانت به قداست و جایگاه یادگیری. نه جایی به ما یاد دادهاند چگونه یاد بگیریم و مهمتر از آن، چه مطلبهایی را باید یاد بگیریم و چه مطلبهایی را یاد نگیریم؟ چگونه یادگیریمان اثربخشتر و دائمیتر و البته لذتبخش و عمیقتر باشد؟
توانمندیهای مغز
مغز ما توانمندیها و ویژگیهای شگفتانگیزی دارد. بسیاری از پژوهشگران معتقدند بزرگترین هدیهای که مغزمان به ما میدهد، اینست که به ما این امکان را میدهد تا هر روز و هر لحظه، بتوانیم مطلبها و درسها و نکتهها و مطلبهای جدیدی یاد بگیریم.
اما بهواقع چگونه میتوانیم در زمانی اندک، یادگیری بیشتر و بهتری داشته باشیم؟ چگونه امکانپذیر است هر مطلب درسی یا غیردرسی که میخوانیم، بهتر و عمیقتر یاد بگیریم و از طرفی راحتتر آن را به خاطر بیاوریم؟
چنانکه گفته شد، مهمترین کاری که مغز ما انجام میدهد، یادگیریست. بنابراین برای یادگیری سریع و دقیق و راحت هر موضوعی باید نخست مغزمان را بشناسیم؛ یعنی هر چه بیشتر درباره مغز و کارکرد آن بدانیم، راحتتر و آسانتر یاد خواهیم گرفت.
پاتریشیا ولف در کتاب خودش با عنوان «مغز و فرآیند یادگیری» به این موضوع اشاره میکند اینکه بگوییم برای آموزش و یادگیری نیازی نیست درباره مغز و عملکرد آن بدانیم، انگار مثل اینست بگوییم پزشک برای درمان بدن نیازی ندارد بدن انسان را بشناسد.
در گذشته، مغز از نظر مردم، حکم جعبه سیاه هواپیما داشت؛ یعنی درک مغز و شناخت مغز امکانپذیر نبود. میتوانستیم ببینیم چی وارد مغز میشود و چی از آن خارج میشود؛ ولی نمیدانستیم داخل آن چه خبر هست و چطور کار میکند. اما الان نتایج پژوهشها، این جعبه اسرارآمیز را باز کرده است و عاقلانه نیست که این پژوهشها را نادیده بگیریم و بگوییم ارتباطی به آموزش و یادگیری ندارد.
اریک جنسن در کتابش با عنوان «مغز و آموزش» بر این موضوع تأکید میکند: در هر سن و جایگاه و شغلی هستیم، برای درک مغز و چگونگی یادگیری چه کارهایی کردهایم؟ اگر خودرومان خراب شود، بهناچار برای تعمیر آن به مکانیک مراجعه میکنیم. چنانچه نیاز به راهنمایی در امور حقوقی داشته باشیم، به نزد وکیل میرویم. اما برای اینکه درباره یادگیری و مغز خودمان بدانیم چه کردهایم؟ نزد معلمهایمان رفتهایم؟ به احتمال، پاسخ به این سؤال، منفی است. باوجود این، بسیاری از ما بهعنوان پدرومادر با اعتماد کامل به معلمان عزیز و دوستداشتنی فرزندانمان، این باور و امید را داریم که آنها در باره مغز و فرآیندهای یادگیری، چیزی میدانند.
البته معلمان هم گناهی ندارند حتی دانشمندان علم عصب هم در باره بخشی از عملکرد مغز باهم توافق ندارند.
در بیشتر دانشکدههای علوم تربیتی، درسهای روانشناسی ارائه میدهند و نه عصبشناسی. این درسهای روانشناسی مطالبی درباره نحوه یادگیری کودک به طور غیرمستقیم آموزش میدهند. آموزش ضمنخدمت معلمان هم به جای دانشی کارآمد درباره مغز، روی نشانههای مشکلات رفتاری و آموزشی تمرکز دارد. مقالههای عامهپسند آموزشی نیز بهندرت دارای دیدگاهی عمیق و ریشهایست که مدرسان به آنها نیاز دارند.
وزن و اندازه مغز
مغز انسان بالغ بین ۱۳۰۰ تا ۱۴۰۰ گرم وزن دارد که حدود ۲ درصد وزن بدن ما را به خود اختصاص داده است اما در حدود ۲۰ درصد انرژی بدن را مصرف میکند. مغز انسان در مقایسه با مغز موجودات دیگر اینگونه است: مغز دولفین حدود ۱۸۰۰ گرم؛ مغز گوریل حدود ۴۵۰ گرم و مغز سگ حدود ۷۰ گرم. انسان در مقایسه با وزنش مغز نسبتا بزرگی دارد.
اندازه مغز ما در حد اندازه یک گریپفروت بزرگ یا طالبی هست و بیشتر از آب تشکیل شده یعنی حدود ۷۸ درصد. به بیان دیگر ۷۸ درصد آب؛ ۱۰ درصد چربی؛ ۸ درصد پروتئین و…
نرمی مغز زنده بهحدی هست که با چاقوی کرهخوری هم بریده میشود. آنچه مغز از بیرون دیده میشود، شکنجها یا تاهای آن هست. این چینها بخشی از قشر مخی مغز را تشکیل میدهند.
قشر مخی، پوشش بیرونی و ضخیم مغز هست. تاهای موجود در این قسمت، باعث میشود ناحیه سطحی مغز، بیشترین مساحت را داشته باشد. چنانچه قشر مخ را صاف کنیم، اندازهاش معادل سطح یک روزنامه تانخورده است.
چهار ناحیه مغز
دانشمندان، مغز را به چهار ناحیه به نام لُب تقسیم میکنند:
لب پسسری: در عقب سر و وسط قرار دارد و مسئولیت آن در بینایی است
لب پیشانی: در جلوی سر و حولوحوش پیشانی قرار دارد بهمنظور انجام فعالیتهای هدفمندی مثل قضاوت و خلاقیت و حل مسئله و برنامهریزی.
لب آهیانهای: عقب مغز و بالا. مسئول پردازش کاربردهای زبانی و حسی پیشرفتهتر.
لب گیجگاهی: در دوطرف چپ و راست اطراف و بالای گوشها: مسئول شنیداری و حافظه و معنا و زبان.
حوزه وسط مغز یا ناحیه میانمغزی موسوم به دستگاه لیمبیک شامل هیپوکامپ و تالاموس و هیپوتالاموس و بادامه است که ۲۰ درصد حجم مغز را اشغال کرده است و مسئول اموری از این قبیل است: عواطف، خواب، توجه، نظارت بر بدن، هورمونها، تمایلات جنسی، بوییدن و تولید اغلب مواد شیمیایی در مغز.
مخچه: در عقب مغز و پایین قرار دارد، معادل مغز کوچک، عمدتا مسئول تعادل، وضع اندامها و حرکات و برخی نواحی شناخت است. براساس پژوهشهای اخیر، نشانههای حافظه بلندمدت که برای یادگیری حرکتی الزامیاند در مخچه قرار دارد.
در دوره ویدئویی «تقویت حافظه: از عادی به عالی» تکنیکهای مؤثر برای بهیادسپاری واژهها و عددها و شمارهتلفنها ارائه شده است. گفتنی است در این دوره غیرحضوری، نخست حافظه فعلی ما ارزیابی میشود و سپس تکنیکهای مؤثر برای تقویت آن ارائه شده است. برای اطلاعات بیشتر و دریافت این محصول کاربردی و مؤثر در زمینه تقویت حافظه، روی «دوره غیرحضوری تقویت حافظه: از عادی به عالی» کلیک کنید.