book.fast reading

تندخوانی و تقویت حافظه: از مبتدی تا حرفه‌ای

همین اول کار بگویم برای مطالعه شما برنامه‌ای عالی و دقیق و مؤثر دارم. با مجموعه‌ مقاله‌های مرتبط با تندخوانی و تقویت حافظه با ما همراه باشید. البته چنانچه انتظار دارید متنی کوتاه پیش رویتان باشد، متأسفانه اشتباه می‌کنید.

book.fast reading

افراد مختلف درباره تندخوانی، نظرهای متفاوتی دارند. نظرهایی از این دست:

  • آقا تندخوانی چیه دیگه؟
  • اینا همش بازیه!
  • این حرف‌ها کلاه‌برداریه!
  • مگه می‌شه هم سریع بخوانی و هم بیشتر بفهمی؟
  • چطور می‌شه توی یک دقیقه، هفتصد هشتصدتا کلمه بخوانیم؟

 

هدف از یادگیری روش صحیح مطالعه  

در یک کلام:‌ بازدهی بیشتر در زمان کمتر. به عبارتی سریع‌تر بخوانیم و بیشتر بفهمیم. درک کامل و خلاقانه و به‌خاطرسپاری همیشگی و بدون فراموشی و به بیان دیگر یک‌بار یادگرفتن و به‌خاطرآوری کامل و راحت.

خطرهایی که در زمان مطالعه ممکن است دچارش شویم

اینکه متنی را مطالعه کنیم و درک نکنیم؛

در زمان مطالعه، دچار حواس‌پرتی شویم و نتوانیم تمرکز کنیم؛

آنچه می‌خوانیم فراموش کنیم؛

خستگی و خواب‌آلودگی؛

بی‌علاقه‌گی و بی‌انگیزگی.

آیا در زمان مطالعه، حتما باید با سرعت زیاد مطالعه کنیم؟!

قبل از پاسخ، نکته اساسی اینکه بسیاری از ما توانایی خواندن هشتاددرصد متن‌ها با سرعتی بیشتر از سرعت فعلی‌مان را داریم.

اما نکته مهم درباره سرعت مطالعه اینست که هر نوع متنی را نمی‌توانیم و نمی‌شود و نباید با سرعت زیاد بخوانیم. میزان سرعت مطالعه به عامل‌های مختلفی بستگی دارد ازجمله: هدف از مطالعه، نوع متن، میزان آشنایی قبلی‌مان با متن، میزان اطلاعات و دانسته‌های قبلی‌مان، زمان و مکان مطالعه، اوضاع‌واحوال روحی‌ و جسمی‌مان و…

 

 

چرا تندخوانی؟

سؤال: چرا تندخوانی؟ یا چرا باید تند بخوانیم؟

پاسخ کوتاه: چرا تند نخوانیم؟!

پاسخ کامل: اینکه بگویند می‌شود به روشی مطالعه کرد و درس خواند و فهمید که هم سریع‌تر  بخوانی و هم بیشتر بفهمی، کدام عقل سلیمی قبول نمی‌کند؟ چه کسی نمی‌خواهد کتاب‌های نیمه‌کاره‌ خوانده یا ناخوانده نداشته باشد؟ چه کسی نمی‌خواهد کتاب‌های بیشتری بخواند و هم‌زمان بیشتر بفهمد و لذت ببرد؟

اینکه کتابی را در دو ماه یا شش‌ماه یا یک‌سال بخوانیم یا هر هفته، یک کتاب بخوانیم، کدام حس بهتری به ما می‌دهد؟ کدام در رشد و بهبود و پیشرفت و ارتقای فردی ما مؤثرتر است؟

یه مژده؛ یه خبر؛ یه نوید؛ یه واقعیت؛ یه نکته؛ یه دل‌خوشی؛ یه تلنگر؛ یه امید؛ یه خبر عالی یا یه هر چی دلت می‌خواد اسمشو بذار می‌خواهم به شما عزیزان بدهم و آن هم اینکه تندخوانی درست مثل شنا، مثل موسیقی، مثل اسب‌سواری، مثل تیراندازی و مثل هر نوع مهارت دیگری، یک مهارت است؛ نه کمتر و نه بیشتر. نکته‌اش اینست که مهارتی جذاب و کاربردی و شیرین است و البته ساده و سنگین. ساده از منظر یادگیری اصل‌ها و تکنیک‌هایش و سنگین از منظر الزام به تکرار و تمرین‌هایش.

گام نخست: تعیین تکلیف با خودمان

در نخستین فرصت، گوشه‌ای خلوت برگزینیم یا با خودمان خلوت کنیم و این سؤال را بی‌رودربایستی پاسخ دهیم:

هدف‌مان از یادگیری مهارت تندخوانی چیست؟

آیا به‌واقع نیازش را با تمام وجودمان حس کرده‌ایم؟

آیا می‌خواهیم از این مهارت به‌طور کاربردی استفاده کنیم یا فقط قرار است به ویترین مدرک‌ها و گواهی‌ها و مهارت‌های استفاده‌نشده و خاک‌خورده در ذهن و خانه و کتابخانه‌مان افزوده شود؟

تکلیفمان را با خودمان تعیین کنیم. می‌خواهیم سریع بخوانیم و بیشتر بفهمیم تا با این مهارت مؤثر، کتاب‌های صرفاً خریداری شده قبلی و ناخوانده و تلنبارشده فعلی را بخوانیم و روزبه‌روز از این دانش و اطلاعاتی که از مطالعه نصیبمان می‌شود در راه ارتقا و پیشرفت و رشد و درآمد و بهبود خود و اطرافیان و جامعه استفاده کنیم؟

دقیق با خودمان تفکر کنیم یا به‌اصطلاح غور کنیم چه می‌خواهیم از تندخوان‌شدن. هر چه با خودمان شفاف‌تر و دقیق‌تر و عمیق‌تر شویم، عزم و اراده و انگیزه و اشتیاق‌مان برای یادگیری جامع و کامل تندخوانی بیشتر و بیشتر می‌شود.

انگیزه‌ای که هر زمان کم شد، به‌راحتی با یادآوری و مرور هدف‌مان از یادگیری تندخوانی، پررنگ می‌شود و شارژ می‌شویم و دوباره پرقدرت به یادگیری و بهبود و رشد و ارتقا از راه خواندن و به‌کاربستن ادامه می‌دهیم.  

لحظه‌ای فکرش را بکنیم:

کتاب دویست تا سیصدصفحه‌ای که قبلاً یک ماه یا شش ماه یا حتی یک‌سال طول می‌کشید تا به طور کامل بخوانیم و البته برای بعضی‌ افراد، هیچ‌گاه به صفحه آخر نمی‌رسید، حال در کمتر از یک هفته، آن را تمام می‌کنیم و جالب آنکه بیشتر و دقیق‌تر هم فهمیده‌ایم.

این یعنی دست‌کم مطالعه چهار عنوان کتاب عالی و مؤثر در ماه؛ یعنی نزدیک به پنجاه‌عنوان کتاب در سال.

هیچ اتفاقی هم نیفتد؛ اما یک موضوع به‌طور کامل مشخص و بدیهی است و اینکه ما بعد از مطالعه چهل‌پنجاه‌‌تا کتاب، به طور قطع، انسان دیگری شده‌ایم؛ پربار و پرمغز و پرنکته و پر از حس خوب و متمایز.

خب، چنانچه بعد از تحقیق و بررسی و تفکر و تأمل و تدبر و اندیشه به این نتیجه رسیدید که می‌خواهید این مهارت را فراگیرید، به شما تبریک می‌گویم. چراکه درصد بسیار کمی از آدم‌ها هدف‌شان را از انجام هر کار و اقدام به‌طور دقیق و عمیق می‌دانند. فقط می‌خواهند کاری انجام دهند و وقت بگذرانند و تمام.

با تندخوانی نه‌تنها مسیرهای عصبی جدیدی در مغزمان شکل می‌گیرد؛ بلکه موجب می‌شود به‌واسطه کتاب‌های متعدد و متنوع و مؤثری که به طور مداوم می‌خوانیم، توسعه و ارتقا یابیم.

پس برای تغییر و تحول‌های بزرگ و رؤیایی باید از اقدام‌های به‌ظاهر ساده و پیش‌پاافتاده شروع کنیم و آن هم مطالعه کتاب‌های درست و دقیق که باوجود ساده‌بودن این اقدام، تأثیر چشمگیری در آینده فردی و شغلی‌مان دارد.

 تندخوانی.نعیم یاوری 

تندخوانی یعنی…

آقا قرار نیست هر کتابی را یک‌باره بخوانیم. یعنی جلد کتاب را می‌بیند و بعد صفحه نخست را باز می‌کند و بسم‌الله حالا بخوان و کی نخوان و چه خوشحال است که کتاب‌خوان است که کتاب می‌خواند و ته دلش می‌داند یک هفته و یک ماه بعد جز همان جلد کتاب، هیچ در ذهنش نمانده است.

علاقه‌ دارد؛ ولی نمی‌داند. می‌خواهد؛ ولی نمی‌تواند.. تندخوانی یعنی از همان سنگ نخست، بنا بر درست خواندن و فهمیدن است؛ نه فقط خواندن و ردشدن.

در یک جمله، تندخوانی یعنی بی‌مکث و بی‌برگشت و بی‌لب‌خوانی با چشم‌هایت بخوان تا می‌توانی.

نگران نباشید این جمله را تشریح می‌کنیم.

منظور از بی‌مکث‌خواندن یعنی در تندخوانی، توقف نداریم. قرار نیست روی کلمه‌ها یا واژه‌ها توقف کنیم. تمام واژه‌ها را با چشم‌هایمان می‌بینیم و رد می‌شویم.

منظور از بی‌برگشت یعنی در تندخوانی، برگشت به عقب نداریم. قرار نیست هر جا دلمان خواست یا حواسمان نبود یا متوجه نشدیم، برگردیم و دوباره آن جمله یا پاراگراف را بخوانیم. تمام واژه‌ها را با چشم‌هایمان می‌بینیم و رد می‌شویم.

در تندخوانی، لب‌خوانی یا بلندخوانی نداریم؛ یعنی تمام واژه‌ها و جمله‌ها را بدون بلندخوانی یا زمزمه‌کردن فقط با چشم‌هایمان می‌بینیم و رد می‌شویم.

تندخوانی دکتر نعیم یاوری 

تندخوانی آموختنیست؛‌ به‌راحتی و به‌سختی!

به‌راحتی و به‌سختی می‌توان تندخوان شد. به‌راحتی می‌توان تکنیک‌هایش را یاد گرفت و به‌سختی باید تمرین کرد تا بتوان در آن مسلط و توانمند شد.

برای هر کتابی نباید نخست سراغ مطالعه آن برویم. پیش از شروع رسمی تندخوانی، چند پیش‌گام داریم یعنی اقدام‌هایی که دید کلی و نگرش کلی از فضا و حال‌وهوای کتاب و آنچه قرار است بخوانیم به ما می‌دهد.

نقش چشم ها در تندخوانی

چشم‌ها

مهم‌ترین عضله برای تندخوانی، چشم‌هایمان هستند. پس باید برای تقویت آ‌ن‌ها اقدام کنیم. هر چقدر که برای تندخوانی به چشم‌هایمان نیازمندیم، به زبانمان نیازی نداریم. یعنی چی؟ یعنی در تندخوانی نباید بلندخوانی کنیم یا زیرلب واژه‌ها را بخوانیم. هر کاری قرار است انجام دهیم با چشم‌ها.

چگونگی مطالعه صحیح با چشم‌ها

تونی بوزان معتقد است چشم‌ها، پرش‌ها و مکث‌های کوتاه و نامحسوسی را در طول مطالعه از خود نشان می‌دهند. به عبارت بهتر، چشم‌ها در یک صفحه به آىامی و آهستگی حرکت نمی‌کنند؛ بلکه در طول صفحه، از راست به چپ حرکت می‌کند و بعد برای درک یک یا چند واژه، ممکن است لحظه‌ای مکث کند و بعد همین روند را ادامه می‌دهد و واژه‌های بعدی را دنبال می‌کند. 

وقتی چشم ما درحال حرکت و مکث‌کردن است، اطلاعات جدید نیز در بین این مکث‌ها و توقف‌ها به راحتی از چشم و مغزمان دریافت می‌شود. هر چه بتوانیم طول مدت توقف‌مان را کمتر و کمتر کنیم، به واقع سرعت تندخوانی خودمان را افزایش داده‌ایم.

مطالعه‌گر ضعیف، در طول مطالعه بارها و بارها ممکن است به عقب برگردد و مطلب‌ها را دوباره یا چندباره بخواند تا متوجه موضوع اصلی آن‌ها شود و درک مناسبی از متن برایش حاصل شود و این‌گونه می‌خواهد مطمئن شود درست منظور متن را متوجه شده است.

برای چشم‌ها تمرین‌های مختلف و متفاوتی داریم از جمله تمرین ستاره و تمرین بی‌نهایت و تمرین ABCD که در هفته‌های آینده هر یک از آن‌ها شرح داده می‌شود.

جلد کتاب دکتر مجید نعیم‌یاوری

جلد و پشت جلد و فهرست مطالب

در کمتر از سه دقیقه، عنوان کتاب، نویسنده، متن پشت جلد اگر دارد، سال نشر، زمینه موضوعی و فهرست مطالب را نگاه می‌کنیم. می‌خواهیم دستمان بیاید در این کتاب، درباره چه موضوع‌هایی قرار است بخوانیم.

 

۲۰ تا ۳۰ صفحه نخست

نگاهی سریع به ۲۰ تا ۳۰ صفحه نخست کتاب می‌کنیم. به طور معمول فصل نخست کتاب یا بخشی از آن را مطالعه می‌کنیم،‌ تیترها و واژه‌ها و جمله‌های پررنگ و کادر و تصاویر و نمودارها را نگاه می‌کنیم. می‌خواهیم کم‌کم وارد فضای کتاب بشویم و بیشتر با محتوا و سیر کلی آن آشنا شویم.

 

تندخوانی. سؤال‌گذاری

مطالعه بی‌سؤال یا بی‌تست؛ هرگز هرگز

چنانچه کتابی که قرار است مطالعه کنیم،‌  در انتهای آن سؤال‌هایی دارد، نخست آن‌ها را مطالعه می‌کنیم؛

چنانچه برای کنکور می‌خوانیم، نخست تست‌های مرتبط با آن موضوع را نگاه می‌کنیم؛

چنانچه هیچ نوع سؤال و پرسشی در کتاب نیست، خودمان برایش سؤال طرح می‌کنیم. 

خلاصه‌ اینکه سؤال‌گذاری قبل از شروع مطالعه، اصلی اساسی و مهم است.  خواندن یا خلق سؤال‌ پیش از شروع، کاری در حد معجزه انجام می‌دهد. در ذهنمان قلاب ایجاد می‌کند و موجب به‌خاطرسپاری بهتر موضوع در حافظه می‌شود.

اصل‌هایی مهم درباره تندخوانی: 

اصل شماره یک:‌ ‌ تندخوان‌شدن، یک‌شبه و یک‌روزه و یهویی روی نمی‌دهد. تندخوانی فرآیندی است که با تمرین و تکرار و توجه و دقت و فعالیت روزبه‌روز تقویت می‌شود؛

اصل شماره دو: خواندن هر نوع متنی با سرعت زیاد ممنوع است؛

اصل شماره سه: وقتی از تندخوانی صحبت می‌کنیم منظورمان عبار‌ت‌خوانی و اندیشه‌خوانی است و نه کلمه‌خوانی؛

اصل شماره چهار: چنانچه ابتدای کار هستیم، لزومی ندارد خیلی خودمان را اذیت کنیم تا ذهن‌خوانی را به طور کامل حذف کنیم؛

اصل شماره پنج: ابزار اصلی افزایش سرعت مطالعه، خط‌بری با استفاده از دست یا هر ابزار راهنمای دیگر در هنگام مطالعه است؛

سرعت مهم‌تر است یا درک مطلب؟

 در نگاه نخست، شاید سریع نتیجه‌گیری کنیم که هدف‌مان از مطالعه، فهمیدن است و لابد درک مطلب از سرعت مهم‌تر. اما باید بگویم افزایش سرعت مطالعه در اولویت است. با آموزش و یادگیری تندخوانی به سطحی می‌رسیم که برای افزایش درک مطلب، باید تندتر بخوانیم. به عبارتی بسیاری از حواس‌پرتی‌های ما در زمان مطالعه به دلیل سرعت کم مطالعه ماست؛ چون ذهن ما خسته می‌شود و به دنبال آن پی موضوع‌های دیگری به جز آنچه در حال مطالعه‌ایم، منحرف می‌شود.

نکته مهم

تلاش برای افزایش سرعت مطالعه به مفهوم این نیست که هر متنی و هر کتابی را می‌توانیم با سرعت زیاد بخوانیم. برای مثال، فرض کنید در حال رانندگی هستید. آیا می‌توانید در هر جاده‌ای و هر مسیری با ۱۸۰ کیلومتر در ساعت رانندگی کنید؟ به‌طور قطع خیر.

سرعت رانندگی شما به نوع جاده و مسیرتان هم بستگی دارد. در بزرگراه هستید یا در شهر؛ در جاده آسفالته هستید یا جاده خاکی؛ در مسیر مستقیم هستید یا در پیچ‌ تند.

موضوع مهم دیگر هدف‌تان از رانندگیست. همراه با خانواده و در حال تفریح رانندگی می‌کنید یا در حال رفتن به یک جلسه مهم و فوری کاری؟ در تندخوانی نیز، سرعت مطالعه به نوع متن و نیز هدف ما از مطالعه بستگی دارد. چنانچه متنی ناآشنا و غیرمرتبط با حوزه تخصصی‌مان می‌خوانیم، نمی‌توانیم و نباید با سرعت زیاد مطالعه کنیم. همین‌طور هدف‌مان از خواندن آن متن چیست؟ برای حفظ‌کردن است یا برای کنکور است یا برای سخنرانی‌کردن با آن موضوع است یا از سر بیکاری و تفریحی می‌خوانیم.

این مقاله به طور مستمر به‌روزرسانی می‌شود

همچنین این امکان برایتان فراهم است در صورت تمایل در دوره‌های غیرحضوری و کاربردی زیر شرکت کنید:

دوره غیرحضوری روش مطالعه صحیح و یادگیری سریع

دوره غیرحضوری تقویت حافظه و تمرکزافزایی

 

9 thoughts on “تندخوانی و تقویت حافظه: از مبتدی تا حرفه‌ای

  1. شایگان says:

    با سلام
    استاد عزیز و دوست داشتنی
    درباره سوال گذاری باید بگم که سوال های با جواب کوتاه که طرح میکنم جوابش رو همون لحظه یاد می گیرم و سوالهای با جواب طولانی نیز نمیتونم دقیق جواب بدهم، شما چه ایده ای در این باره دارید؟ ممنون میشم

    • دکتر مجید نعیم‌ياوری says:

      سلام و درود. ممنون از سؤال خوبتون. مرحله سؤال‌گذاری به‌واقع یکی از سه پیش‌گام‌ اولیه برای آشنایی با فضا و موضوع کلی کتاب است. در این مرحله به‌هیچ‌روی انتظار نداریم سؤال‌های باکیفیت طرح کنیم یا بتوانیم به سؤال‌های با پاسخ طولانی جواب دهیم. فقط هدف اینست مغزمان از حالت تدافعی و موضع‌گیری اولیه منفی در قبال مطالعه یک کتاب ناآشنا خارج شود و آشنایی و ارتباط مناسبی با کتاب پیدا کند. بهتر است در این مرحله سؤال‌های ساده یا با جواب کوتاه طرح کنیم. سؤال‌های با جواب‌ طولانی یکی از تکنیک‌های چهارده گانه یادگیریست که بعد از مطالعه کامل کتاب و ترسیم نقشه ذهنی انجام می‌دهیم.

  2. مجید آخوندزاده says:

    با سلام خدمت استاد گرامی
    مقاله ی بسیار خوبتان را مطالعه کردم و خلاصۀ آن را نیز یادداشت نمودم.فقط می خواستم با توجه به مطالب مطرح شده در اولین جلسۀ کلاس، اگر امکان دارد کمی در مورد مرحلۀ تفکر و امتحان توضیح بفرمایید. سپاسگذارم.

    • دکتر مجید نعیم‌ياوری says:

      سلام. ممنون از سؤال خوبتان. منظور از این مرحله سنجش میزان یادگیری شماست. بعد از اینکه پیش‌خوانی اولیه و پیش‌خوانی ثانویه و سؤال‌گذاری و تندخوانی و تست‌زنی و مایندمپ را انجام دادیم، باید بررسی کنیم تا چه میزان‌ مطلب‌ها در ذهنمان ماندگار شده است در مرحله تفکر و امتحان، باید تمام آموخته‌های خود را براساس مایندمپی که ترسیم کرده‌ایم برای خودمان یا یک نفر توضیح دهیم تا مشخص شود یادگیری‌مان تا چه میزان و با چه کیفیتی بوده است. با این کار می‌توانیم برآورد کنیم کدام‌ بخش‌ها را به خوبی یاد گرفته‌ایم و در کدام بخش‌ها نیاز است دوباره برگردیم و مطلب‌ها را مرور کنیم.

  3. شایگان says:

    سلام و خدا قوت خدمت استاد گرامی
    سوال راجع به قسمت مایند مپ
    ۱- وقتی مایند مپ رو میکشم عادت دارم اون فصل را موشکافانه بررسی کنم و این کمی طول می کشد(شاید یک ساعت) آیا این روال طبیعی بوده و در آینده خوب میشود
    ۲-قسمت جدید این مقاله هنوز به روز نشده و من منتظر بروزرسانی آن هستم
    ضمنا بسته پیتزای هوشتون خیلی دوست داشتنی و بدرد بخوره
    اول از خدا تشکر می کنم بخاطر شما و بعد از شما تشکر می کنم بخاطر تلاش خوبتون و کمک به ما

    • دکتر مجید نعیم‌ياوری says:

      سلام و درود. ممنون از شما به دلیل انگیزه و پشتکارتان.
      درباره سؤال نخست: وقت‌گذاری برای مایندمپ، هیچ اشکالی ندارد. به واقع هر چه برای کشیدن مایندمپ، بیشتر وقت بگذارید و آن را دقیق و عمیق و زیبا و جذاب طراحی کنید، در هنگام مرور، بیشتر بهر‌ه‌اش را می‌برید.
      در باره سؤال دوم هم اینکه مقاله را در هر بار مشاهده، از ابتدا بخوانید و نه نگاه به مطلب پایانی. در به‌روزرسانی جدید، نکته‌ها و مطلب‌هایی مهم به محتوای میانی مقاله افزوده شده است. سپاس از همراهی‌تان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *