مغز انسان با اینکه بزرگترین عضو بدن نیست، با وزنی کمتر از پوست اطراف بدن، حدود یککیلوونیم، منبع تمام رفتارهای ما و بهطور همزمان کنترلکننده بسیاری از عملکردهای پیچیده است.
اینکه میتوانیم حرف بزنیم و گفتههای دیگران را بفهمیم، حاصل کار مغزمان است.
نیازی نیست نگران کنترل ضربان قلب و تعرق و تنفس و ترشح هورمون و سیستم ایمنی بدنمان باشیم، مغز ما این کارها را ناخودآگاه و به طور خودکار برایمان انجام میدهد.
ما نیاز داریم اطلاعاتی کاربردی درباره مغز بدانیم تا درک و فهم درستی از یافتهها و گزارشهای تحقیقاتی علمی مرتبط با مغز برایمان ایجاد شود.
لسلی هارت (۱۹۸۳) در کتابش با عنوان «مغز انسان، یادگیری انسان» میگوید: چه منطق ضعیفی خواهد بود، چنانچه وسیلهای طراحی کنیم که دستهایمان از آن استفاده میکنند ولی مطمئن نباشیم که عملکرد طبیعی دستها را مدنظر قرار دادهایم یا نه.
برهمین اساس، بدون مدنظر قراردادن مغز و نحوه عملکرد آن، نباید راهکارهایی برای تدریس مغز طراحی و ارائه شود. هر چقدر بهتر و بیشتر مغز را بشناسیم، راهکارهای بهتر و مؤثرتری میتوانیم طراحی کنیم که با بهترین نحوه یادگیری مغزمان مطابق باشد.
برای اطلاعات بیشتر درباره چگونگی یادگیری، مقاله «یاد بگیریم چگونه یاد بگیریم» را بخوانید. در این مقاله درباره دو توع یادگیری متمرکز و پراکنده توضیح دادهایم.
در گذشته و قبل از دستیابی به فناوریهای پیشرفته، یگانه راه مطالعه روی مغز، روش برش از مغز بعد از مرگ انسان بود. هرچند روش مؤثری بود؛ اما درباره چگونگی پردازش و ذخیره اطلاعات یا مشکلی که بعضی از دانشآموزان در خواندن داشتند، زیاد مؤثر نبود.
با استفاده از فنون تصویربرداری میتوانیم منطقههای مشخصی از مغز را ببینیم که هنگام یادآوری یک اسم در برابر یک فعل یا هنگام گوش کردن به موسیقی در برابر ساختن یک آهنگ به کار میبریم. میتوانیم به طور دقیق داخل مغز را ببینیم زمانی که درگیر فعالیتهای مختلف ذهنی هستیم، کدام منطقهها فعالترند.
برای اطلاعات بیشتر درباره مغز و آشنایی با نواحی مختلف آن، مقاله «چگونه هر موضوعی را سریعتر و دقیقتر یاد بگیریم» مطالعه کنید.
فنون عکسبرداری از مغز
۱. اشعه ایکس: برای تشخیص شکستگی استخوان یا مشاهده اجناسی که در فرودگاه حمل میکنیم
۲. تصاویر رایانهای برشی از مغز (CAT): این روش از فناوری اشعه ایکس استفاده میکند؛ اما تصویرهای دوبعدی را در مجموعهای از برشهای سهبعدی ترکیب میکند. تصویرهای حاصل از عکسبرداری (CAT) مانند اشعه ایکس، خاکستری هستند ولی تصاویری واضحتر و دقیقتر برای یافتن محل تومورها و مشخصکردن حجم موتورها و ضایعات یا آسیبهای مغزی.
۳. عکسبرداری برشی از پوزیترون (الکترون مثبت) منتشرشده (PET)
۴. عکسبرداری طنین مغناطیسی (MRI)
۵. عکسبرداری برشی رایانهای از انتشار تکفوتونی SPECT
۶. طیف نمایی مادون قرمز نزدیک NIRS
۷. نوار مغزی مغناطیسی MEG
تفسیر عکسبرداری از مغز برای هدفهای آموزشی
آیا امکان دارد روزی معلمان و آموزگاران با استفاده از دستگاههایی بتوانند مشکلات خواندن و میزان توجه دانشآموزان را تشخیص دهند؟
به سختی میتوان با علم اعصاب نشان داد که نوع خاصی از روش کلاسی مفید است اما با اطلاعات حاصل از علم اعصاب، به طور قطع میتوان پایه و اساس آگاهانهتری برای تصمیمهایی که در مدارس و کلاسها میگیریم ایجاد کنیم.
برای مثال، تصویرهای PET از فرد در حال مطالعه نشان میدهد وقتی شخص، به صورت بیصدا میخواند بیشترین فعالیت در بخش پیشین مغز اتفاق میافتد در مقایسه با وقتی که برای دیگران بلند میخواند.
فعالیت در بخش پیشین مغز، نشاندهنده تفکر سطح عمیقتر و بالاتر است. از طرف دیگر، شخصی که بلند میخواند، فعالیت بیشتری در بخش موتوری مغز نشان میدهد که مسئول کنترل گفتار است اما در سایر بخشها، فعالیت بسیار کمی نشان میدهد.
نتیجه اینکه میتوان این تصویرها را اینگونه تفسیر کرد که وقتی شخصی بیصدا درس میخواند درک بهتری از آنچه میخواند پیدا میکند.
آیا مفهوم این تصویرها اثباتکننده این است که دانشآموزان هرگز نباید بلند بخوانند؟ نه. البته که این جور نیست. اما نکته اینست که معلمان و آموزگاران ما وقتی به این اطلاعات مسلح باشند میتوانند در باره نحوه ایجاد توازن بین خواندن بیصدا و بلندخواندن برای دستیابی به اطلاعات تشخیصی و نیز مشکلات رمزگشایی متن، تصمیمهای بهتر و آگاهانهتری بگیرند و همچنین بیاموزند که چگونه باید درک آنچه خوانده میشود تقویت کنند.
چنانچه میخواهیم آنچه میخوانیم یا میبینیم سریعتر و بهتر به خاطر بسپاریم، بهتر است از تکنیکهای تقویت حافظه استفاده کنیم. دوره تصویری «تقویت حافظه: از عادی به عالی» این تکنیکها را با روشها و اصلهایی ساده و کاربردی برایمان توضیح میدهد و به ما کمک میکند مطلبها و واژهها و شمارهتلفنها و عددها را طبق معیار و استانداری رسمی و عمومی بهخاظر بسپاریم و هر لحظه خواستیم، به یاد آوریم.
دکتر مجید نعیمیاوری
منبع: مغز و فرآیند یادگیری؛ انطباق روشهای یاددهی-یادگیری و عملکرد مغز انسان، نویسنده: پاتریشیا ولف، ترجمه داود ابوالقاسمی