آهنگ در انگشتان شماست
۱
بعضی روزها باید برای خودت بنویسی که کجای کاری؟ چه کارهای؟ چه میکنی و چه نمیکنی.
میتوانی آن را منتشر نکنی. فرض را بر این بگذار که قرار نیست آن را منتشر کنی. هر چه میخواهی بنویس. از هر کسی میخواهی. کتابی میخوانی از روی آن بنویس.
۲
برای مثال همین الان اینها را همزمان برایت مینویسم از کتاب «دوباره فکر کن» نوشته جیسون فرید و دیوید هینمیر هنسون، صفحه ۹۴:
مدرسان گیتار میگویند: آهنگ در انگشتان شما است. شما میتوانید همان گیتار، پدال افکت و تقویتکنندهای را بخرید که ادی ون هیلن استفاده میکند؛ اما وقتی با این ابزارها مینوازید، آهنگی که تولید میکنید، منحصر به خودتان است.
۳
این وسوسهکنندگی ابزارهاست که افراد به جای کاری که قرار است با آنها انجام دهند، درگیر خود ابزارها میشوند.
۴
این موضوعی آشنا است: طراحانی که فونتهای شلوغ و ترسناک و فیلترهای تجملی فتوشاپ استفاده میکنند؛ اما حرفی برای گفتن ندارند.
۵
عکاسان آماتوری که به جای تمرکز بر گرفتن عکس خوب، بین عکس چاپی و دیجیتالی، تنازع بیپایان دارند.
۶
بسیاری از گلفبازان غیرحرفهای فکر میکنند به باشگاههای خیلی گران نیاز دارند؛ در حالی که نحوه پرتاب توپ مهم است؛ نه باشگاه. مجموعه باشگاههای ارزانی را در اختیار تایگر وودز که گلفباز حرفهای است قرار دهید تا ببینید او همچنان همه رقبا را لتوپار میکند.
۷
این رونویسی میتواند ادامه یابد و البته تأثیرگذار است. تأثیرش را بر نوشتار و گفتار رونویس میگذارد. رونویس یعنی کسی که از روی نوشتهای یا کتابی مینویسد. ادامهاش را با هم بخوانیم:
۸
افراد از آنجا که از تجهیزات به عنوان چوب زیر بغل استفاده میکنند و دوست ندارند در زمین تمرین وقت صرف کنند؛ بنابراین پول زیادی خرج باشگاههای حرفهای میکنند و در واقع، آنها به دنبال راه میانبر هستند؛ اما برای خوببودن به بهترین تجهیزات نیاز ندارید، به خصوص برای شروع کار.
۹
تقریبا به پایان صفحه ۹۴ کتاب نزدیک میشویم. آخرین پاراگراف صفحه ۹۵ کتاب هم خواندنیاست:
با بهرهبرداری حداکثر از هر آنچه در حال حاضر در اختیار دارید یا برای شما ارزان تمام میشود، حرکت کنید. وسیلهای که استفاده میکنید، مهم نیست. وسیله، هر چه آموختهاید و توانایی دارید را مینوازد. آهنگ در انگشتان شما است.
۱۰
به همین سادگی و در زمانی کوتاه، حدود یک صفحه خواندهای و تایپ کردهای و چقدر ایده و نکته و مطلب جدید یاد گرفتهای.
۱۱
حرفم چیست؟
حرفم اینست: میشود به سادگی روزهایمان را متفاوت و مؤثرتر کنیم. حال روحی و انگیزشیمان را بهبود بخشیم. هوای دلمان را تازهتر کنیم.
با چی؟ با چند خط نوشتن.
از چی؟ از خودمان یا از کتاب جاخوشکرده در گوشه کتابخانه یا کنار دستمان.
۱۲
اگر حوصله فکر کردن نداری یا مرددی که از چه بنویسی و چگونه بنویسی. یکی از کتابهای خوانده یا ناخوانده در خانهات را بردار و بنویس. از رویش بنویس. ببین و بنویس. حس و انگیزه و نگرش و دیدگاهت بهتر میشود. به خدا بهتر میشود. این را گفتم چون خودم انجام دادهام و نتیجهاش را دیدهام.
۱۳
هر کتابی خواندی و از متن و نوشته و سبک نویسنده خوشت آمد و به دلت نشست، از رویش بنویس، فرض کن دوباره به دوران مدرسه برگشتهای و معلم زنگ آخر با صدای بلند به همهمان میگوید: تکلیفتان این است یک بار از روی یکی از کتابهایی که دوست دارید، بنویسید
۱۴
عجیب تغییرت میدهد. تا ننویسی، تأثیرش را نمیدانی. درست مثل همان حلوای تنتنانی است که تا نخوری ندانی و فلان. این رونویسی هم تا انجام ندهی، از تأثیرش نمیدانی و فلان.
۱۵
از ما گفتن بود و از شما نیز انشاءالله اقدام است. اقدامگرایی دنیایش متفاوت است و بحثش جداست. اگر خواستی بخشی از کتابی که قرار است بخوانی، همینجا رونویسی کن و در نظرها بنویس. اگر اقدام هم نکردی، بنویس تا درباره اقدامگرایی نیز برایت بنویسم.
۱۶
به هر حال، هر کسی صلاح کار خودش را بهتر داند که گفتهاند صلاح مملکت خویش، خسروان دانند و فلان…
اگر مطلبی از خودت یا کتابی نوشتی، نظرت را بگذار و اگر هم ننوشتی، دلیلش را بگذار و فلان. بسمالله…
تا یار که را خواهد و میلش به که باشد…
دکتر مجید نعیمیاوری